شیرین عسلمممممم
سلام قند عسلم.. این روزا به قدری خوردنی شدی که دوس دارم بخورمت.... عاشق شیرین کاریاتم مامان... همه دوست دارن شدید... همش مشغول شیطنت وشیرین کاری هستی.... خودتو برای همه لوس میکنی... تا مادرجونو میبینی کلی نق نق میکنی بغلت کنه... وقتی هم مادرجون میرن میزنی زیر گریه... با باباجون بازی میکنی وکلی ذوق میزنی ومیخندی... همش با باباجون دالی بازی میکنی...زودی یه روسری یا پارچه یا پتو میکشی روی صورتت و منتظر میمونی تا یکی بپه فاطمه کجاست؟؟ بعد میزنی زیرخنده فدات بشم الهی.... باید مراقب باشیم روسری یا پارچه دور وبرت نباشه که خدای نکرده دور گردنت نپیچه.... ...
نویسنده :
کسی که لحظه هایش را به لبخندت گره زده
21:44